گزارش نقد کتاب آقای دکتر سریع القلم در دانشگاه تربیت مدرس ( نقل از انجمن علوم سیاسی)

1. دشواری های اساسی محمود سریع القلم در تبیین مسایل و تجویز سیاست

(مجتبی قلی پور ، دانشجوی دکترای اندیشه سیاسی دانشگاه تهران)

"در این جلسه بر آن هستیم تا به بررسی و نقد اندیشه دکتر محمود سریع القلم پیرامون بحث توسعه ایران بپردازیم. نکات مطرح شده در این نوشتار با توجه و تمرکز بر سه کتاب محوری وی پیرامون مسأله توسعه و توسعه نایافتگی ایران، یعنی «عقلانیت و آینده توسعه یافتگی ایران»، «فرهنگ سیاسی ایران» و «اقتدارگرایی ایرانی در عهد قاجار» مطرح می¬شوند.

اگر دیدگاه¬های دکتر سریع القلم درباره توسعه ایران را نوعی تئوری یا مدل و یا سامان فکری بدانیم، ویژگی ضروری آن نوعی «انسجام» (coherency)، «شفافیت» (clarity) و «دقت» (accuracy) خواهد بود. منظور از انسجام در یک سامان فکری عبارت است از ارتباط منطقی آشکار ایده¬ها، استدلال‌ها و گزاره¬ها به گونه¬ای که در پیوند با یکدیگر یک کل را بسازند. منظور از شفافیت، وضعیت وضوح بیانی به گونه‌ای است که اولاً نشان دهنده توانایی درک و فهم مؤلف از مطلب خود و ثانیاً توانایی انتقال این درک و فهم به دیگران باشد. و بالاخره منظور از دقت، کیفیت درستی گزاره ها از یک‌سو و تناسب آنها از سوی دیگر است.

اکنون پرسش اساسی این است که آیا مجموعه گزاره های علمی دکتر سریع‌القلم دارای انسجام لازم و ضروری برای طرح به مثابه یک سامانه‌ی فکری را دارند و یک کل را تشکیل می‌دهند؟ پاسخ به این پرسش منفی است. تلاش می‌کنیم با تفکیک بین سه نوع گزاره (توصیفی، تبیینی و تجویزی) در آثار سه‌گانه ایشان و به ویژه مروری بر گزاره‌های تبیینی و تجویزی در اندیشه ایشان، فقدان انسجام آنها را نشان دهیم.

ادامه نوشته

مدت زمانی است که به علت درگیری های کاری کمتر فرصت نوشتن برایم فراهم می آید و از این بابت بسیار متاثرم .... طی هفته اخیر دو رخداد مهم اتفاق افتاد که اکثریت جامعه را دچار شور و شعف کرد .... اولین آن برگزاری انتخابات و رهایی از شر محمود احمدی نژاد پس از هشت سال اداره بدون تدبیر مملکت بود که خوشبختانه این مهم حاصل شد و فرد نسبتاٌ عاقل و وارسته ای جای اورا گرفت و دومین آن صعود تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی با راهبری هوشمندانه کارلوس کی روش بود که الحق شیرینی خاصی داشت . امیدوارم این دو خبر خوش زمینه ساز خبرهای خوب دیگر برای ایرانیان شود. 

«مهاجرت به بيرون» براي «دومين بهترين»

نويسنده: محسن رناني*

محسن رناني، نويسنده کتاب «چرخه هاي افول اخلاق و اقتصاد» که آخرين کتاب او در ارديبهشت امسال به صورت ديجيتال و با عنوان «اقتصاد سياسي مناقشه اتمي ايران» از طريق وب سايت شخصي او منتشر شد، اکنون به نقد رويکرد اصلاح طلبان نسبت به انتخابات، در روزهاي پس از ردصلاحيت آقاي هاشمي، پرداخته است. بخش اول نوشته رناني را امروز مي خوانيد. بخش دوم نيز با عنوان: «تمرين دموکراسي با ردصلاحيت هاشمي» در شماره بعد منتشر خواهد شد.
     اين قلم از هنگامي که کتاب «درک دموکراسي» را ترجمه و منتشر کرد و بعد از آنکه مقاله «دموکراسي يعني تمرين دموکراسي» را نوشت، دريافت که در قرن بيست ويکم ديگر هيچ انديشه اي غيرواقعي تر و هيچ عملي، خسارت بارتر از انقلابي گري نيست. خواهم گفت که انقلابي گري تا کي قابل دفاع بود و چرا در قرن نو نيست. در همان زمان که ترجمه کتاب «درک دموکراسي» را در دست داشتم، به ديدار دو نفر از سران اصلاح طلب در مجلس ششم رفتم و گفتم اين رفتار تند و تيز شما و اين نحوه شتابان اصلاح طلبي شما، رفتاري از نوع انقلابي است و چون رقيبتان هم در انقلابي گري دستي بالاتر از شما دارد، اين رقابت سرانجام به تنش بيشتر و زورآزمايي جدي تر و نهايتا حذف يکي مي انجامد و کشور به سوي يکه تازي يک جناح مي رود و آنکه در اين ميانه زيان مي کند مردمان نجيبي هستند که با نرخ هاي تورم و بيکاري زير 10 درصد هم کلاهشان را به هوا مي اندازند و خدا را شکر مي کنند. آن زمان نظريه «مهاجرت به درون» را پيشنهاد کردم. توصيه کردم که اصلاح طلبان به جاي طرح نظريه «خروج از حاکميت» روي مساله «مهاجرت به درون» بينديشند. گفتم «خروج از حاکميت» نوعي حمله به هويت رقيب است و طبيعي است که آن را حرکتي غيرصلح آميز تلقي کند و واکنش دفعي نشان دهد، اما «مهاجرت به درون» پيام ديگري دارد. پيامش اين است که من اهل «نزاع تا هر جا» نيستم. من براي منافع کشورم و رفاه ملتم مي کوشم و براي اين کار اگر لازم بود در عرصه سياسي نزاع هم مي کنم اما هر جا که دود نزاع من نهايتا به چشم مردمان وطنم برود – حتي اگر ظاهرا در اين نزاع من برنده باشم – از نزاع کناره مي گيرم؛ و «مهاجرت به درون» را اينگونه معني کردم: تند و تيزي نقدها را بگيريد، به بهانه مشکلات اقتصادي برخي مطبوعات خيلي منتقدتان را ببنديد، برخي از آنان که رقيب روي آنها حساسيت دارد تمارض کنند و از مقامشان کناره بگيرند، برخي براي ادامه تحصيل بروند و برخي ديگر نيز گفتار و رفتارشان را کنترل کنند. در واقع «مهاجرت به درون» يعني اينکه از عرصه هايي که تسخير کرده ايد، اندکي عقب برويد، تا نگراني رقيب فرو بريزد و در اين انديشه فرو نرود که نکند جريان اصلاحات با همين قدرت به پيش برود و کم کم عرصه هاي تازه قدرت را تسخير کند و کار به جايي برسد که نه از تاک نشان ماند و نه تاکنشان. «مهاجرت به درون» يعني براي مصلحت بزرگ تري مصلحت خود را فدا کنيم و اين حقيقت اصلاح طلبي است و هرکس اينگونه عمل نکند، اصلاح طلب نيست. مثال دو مادري را زدم که بر سر تصاحب کودکي اختلاف داشتند و نهايتا مادر واقعي براي آنکه کودکش آسيب نبيند از حقوق خود گذشت. گفتم اصلاح طلب واقعي آن است که هرگاه مصالح جامعه در نزاع او و رقيبش آسيب مي بيند، از حقوق خود بگذرد و عقب نشيني کند.

ادامه نوشته

اسامي برخي از نشريات تخصصي حوزه روابط بين الملل و علوم سياسي

 American Diplomacy-- A free, quarterly "electronic journal of commentary, analysis, and research on American foreign policy and its practice," run largely by retired U.S. diplomats, from the University of North Carolina at Chapel Hill, with archive.

 

Google Scholar-- "Enables you to search specifically for scholarly literature, including peer-reviewed papers, theses, books, preprints, abstracts and technical reports from all broad areas of research...to find articles from a wide variety of academic publishers, professional societies, preprint repositories and universities, as well as scholarly articles available across the web." Many international affairs sources are included.


 
ادامه نوشته