دوره " توسعه یافتگی " در سازمان مدیریت صنعتی
زمان پنج شنبه ها از ساعت ۱۴ الی ۱۶
هزینه ثبت نام :
تک جلسه : ۹۰۰۰۰۰ ریال
ده جلسه : ۷۰۰۰۰۰۰ ریال
زمان پنج شنبه ها از ساعت ۱۴ الی ۱۶
هزینه ثبت نام :
تک جلسه : ۹۰۰۰۰۰ ریال
ده جلسه : ۷۰۰۰۰۰۰ ریال
Stephen M. Walt Friday, November 8, 2013 FOREIGN POLICY
Secretary of State John Kerry is now in Geneva, no doubt invigorated from his diplomatic triumph at the Israel-Palestine "peace" talks (not). He wouldn't be headed there if there wasn't some tangible progress to report (and take some credit for). The reported deal is straightforward: Iran will halt its nuclear program for six months in exchange for the U.S. lifting a few minor sanctions.
This is a small first step. Its main purpose is building confidence, and buying time for the negotiators to work on a comprehensive permanent deal. Not surprisingly, opponents of an agreement are already working to derail it, by trashing any short-term deal in Geneva or by sponsoring new sanctions legislation designed to poison the atmosphere, discredit the diplomatic approach, and ultimately scuttle any deal.
The battle lines on this issue are now easy to identify. On one side are Obama and Kerry, the U.S. negotiating team, most of the arms control community, and much of America's national security apparatus, including seventy-nine well-connected former officials who endorsed the administration's efforts yesterday. This broad group understands that Iran is not going to accept zero enrichment and that the United States cannot physically prevent Iran from acquiring a nuclear weapon if it really, really, wants to get one. Even if the US used force to damage Iran's nuclear infrastructure, they could rebuild it and disperse it and we would have to keep attacking them forever. This group believes -- correctly, in my view -- that Iran is not currently trying to build a nuclear weapon and that a deal can be struck that makes it hard for Iran to sprint toward a bomb if it ever changes its mind. This group recognizes that another Mideast war would be a disaster for us and for others and would merely increase Iran's desire to acquire an effective deterrent. Finally, this group understands that the deal is likely to get worse the longer we delay.
On the other side are Israeli Prime Minister Benjamin Netanyahu (who has already denounced the interim deal), Saudi Arabia, the hardline elements within the Israel lobby, extremist journalists like Jennifer Rubin, and various Congresspersons who are overly beholden to some or all of the above. Despite a dearth of genuine evidence, they believe Iran is hell-bent on getting a bomb and that this development would have far-reaching negative effects on world politics. They think Iran is only negotiating now because we tightened sanctions, and that tightening the screws some more will get Tehran to say "uncle" and give us everything we want. Perhaps they haven't noticed that the United States could have gotten a better deal in 2006 -- before the latest round of sanctions was imposed -- but the Bush administration foolishly spurned Iran's offer. The opponents have a lot of energy and fervor on their side, but logic and evidence doesn't seem to be their strong suit.
Which side will win? I don't know, but I do think this is a winnable fight for Obama if he tries. If the negotiators in Geneva can reach an agreement that 1) avoids war, 2) reduces Iran's incentive for a bomb, 3) moves them further from the nuclear threshold, and 4) strengthens the already-tough inspections regime, and presents it to the American people as a done deal, I think the public will support it strongly. The administration will have no trouble trotting out lots of former officials and bemedaled generals to endorse it, and to explain to skeptics or the undecided why the deal is in our interest. The rest of the P5+1 will be ecstatic (except maybe Russia and China, because they benefit from the United States and Iran being at odds), and they will be making supportive noises as well. Hardline opponents won't be able to attack the deal without engaging in transparently obvious special pleading, partly on behalf of a country that already has nuclear weapons and hasn't been all that cooperative lately. Under these circumstances, some of those diehard opponents in Congress might think twice about killing the deal, because their fingerprints would be all over the murder weapon. Indeed, that may be why they are now proposing new sanctions: better to kill the diplomatic process before it produces results than to try to discredit a reasonable deal later on.
Obama hasn't wracked up a lot of foreign policy successes thus far, and there aren't a lot of promising opportunities elsewhere. The Affordable Care Act snafu has him in the doldrums here at home and he could use a big-ticket breakthrough somewhere. Bottom line: he should go for it. I mean, what's the point of being president if you aren't going to lead?
دیروز صبح که خبر درگذشت نابهنگام مدیر عامل شرکت سیمان کارون (مرحوم سید محمود ابطحی) را شنیدم بسیار متاثر و شوکه شدم ، هرچند ایشان ۵-۴ ماهی بود که مدیر عامل آن شرکت شده بود و من تنها یک بار با ایشان ملاقات داشتم اما در همین ملاقات اول او را انسان دلسوز و مسئولی دیدم که به منابع انسانی توجه ویژه داشت .
روحش شاد و یادش گرامی باد
آرامش ذهنی از تمرکز بر روی چیزی که داری حاصل می شود نه چیزی که از آن محروم هستی (آندرو ماتئوس)
نشست"پی آمدهای خصوصی سازی اقتصادی" عصر روز دوشنبه 22مهر ماه با حضور دکتر محمود سریع القلم استاد دانشگاه شهید بهشتی و جمعی از اعضای جامعه مهندسان مشاور ایران در سالن همایش های این مجموعه برگزار شد. در این نشست دکتر محمود سریع القلم طی سخنانی راه پیشرفت کشور را تفکیک قدرت سیاسی از قدرت اقتصادی و بین المللی شدن جامعه دانست.
به گزارش روابط عمومی جامعه مهندسان مشاور ایران، سریع القلم در این نشست گفت: به تمامی مشکلات موجود در کشور نباید با نگاه سیاسی نگریست باید قبول کرد که بنیان مشکلات ما فکری است ما باید در پی این باشیم تا اندیشه مردم را اصلاح کنیم. در طول دو دهه تجربه مفیدی که در دانشگاهها و در میان دانشجویان داشتم متوجه شدم که در این دو دهه دانشجویانی متفاوت از اندیشه ما وارد دانشگاههای کشور شدند، این تبادل افکار و تغییر 90درصدی افکار نشان از اهمیت آموزش و تغییر فکر در بین جامعه دانشجو است، امروز کشور ما نیازمند بیش از 500نفر نویسنده دانشگاهی است تا بتواند کل جامعه را در مدارهای بینالمللی بیاورد. ما برای نیل به این مهم نیازمند کارهای سنگینی در زمینه فکر و رسانه هستیم تا بتوانیم همانند کشورهایی چون برزیل و کرهجنوبی قدرت ملی خود را افزایش دهیم.
او افزود: امروز دولتها علاقهمند شدند تا بهتدریج مسئولیت معاش مردم را از دوش خود بردارند و تعهدات خود را کم کنند. برای مثال نزاع سیاسی که امروز شاهد آن در آمریکا هستیم ناشی از همین نوع از سیاستگذاری است زیرا بخشی از دولت معتقد است که هر فردی مسئول زندگی خودش است و دولت باید به عنوان میانجی به مردم کمک کند. این در حالی است که در کشور ما ایران، برخلاف روند جهانی موجود در جهان، دولت بزرگ است و جامعه همچنان در گرو دولت است. او ادامه داد: امروز سیاستمداران بهخوبی متوجه همکاری و تعاملات در جنبههای مختلف با یکدیگر هستند و این موضوع باعث کاهش نزاع بینالمللی شده است بنابراین در دو دهه آینده با جهانی مواجه میشویم که بیش از امروز به هم پیوند خورده و همگرایی در آن افزایش یافته است.
قبلا در وبلاگ نوشته بودم که در محل کار از مشاوره و اندیشه های آقای دکتر جلالی در حوزه روانشناسی بهره می بریم . امروز می خواهم یکی از کتاب های معرفی شده توسط ایشان را معرفی کنم . این کتاب را سه بار خواندم و هر بار بیشتر به عمق مطالب مطرح شده پی می برم . کتابی کوچک با نکات ظریف و ارزشمند . پیشنهاد می کنم حتماً این کتاب را تهیه و مطالعه کنید . کتابی با تفکرات واقع بینانه در حوزه های کار ، تحصیل و در مجموع کل زندگی .
عنوان کتاب : راحت باش گير نده : راهي به سوي هدفيابي بهتر در زندگي و كار
نوشته : اندرو ماتيوس
مترجم: فرخ بافنده
كتاب گوهريان - 252 صفحه -خشتي (شوميز) - قیمت 95000 ريال
دیروز برای خرید چند کتاب به کتابفروشی مراجعه کردم و وقتی قیمت ها را چک کردم به ناچار از خرید برخی از آنها انصراف دادم . این روزها نه فرصتی هست برای اینکه در کتابخانه ها به مطالعه بپردازیم و نه امکان خرید و محل استقرار کتاب ها فراهم است ، شاید این امر عامل روی آوردن به اینترنت و استفاده از مقالات باشد و در چنین شرایطی فهم سطحی از امور شکل می گیرد . محقق به جای یافتن به دنبال بافتن می رود و درک و فهم عمیق ایجاد نمی شود .

مدتی بود که قصد داشتم به اتفاق همسرم به کنسرت مازیار فلاحی برویم اما زمان اجازه نمی داد تا اینکه این فرصت دو ساعته دو هفته قبل مهیا شد . با مازیار فلاحی از زمان ساخت تیتراژ رادیو جوان آشنا شدم و صدای ظریف و دلنشینش را دنبال کردم . خواننده ، نوازنده ، ترانه سرا و تنظیم کننده با استعدادی است و از اینکه در کنسرتش شرکت کردیم پشیمان نیستم . به نظرم ارزشش را داره که انسان هر از چند گاهی از دنیایی که برای خودش ساخته فاصله بگیره و در یک دنیای دیگه سیر کنه .
یکی از ویژگی های دکتر زیبا کلام این است که از منظری متفاوت به موضوعات نگاه می کند و غالباْ اندیشه هایش به ذهن ساختار خلاق می دهد . مصاحبه زیر که درخصوص فتحعلیشاه قاجار می باشد در شماره های ۳۸ و ۳۹ ماهنامه نسیم بیداری منتشر شده است .
در کتابهای تاریخ رسمی نام فتحعلیشاه همواره با جبن، خیانت و زنبارگی مترادف بودهاست. واگذاری مناطق شمال غرب ایران به روسیه نیز یکی از نقاط سیاه کارنامه وی به شمار میآید. تا به حال از خود پرسیدهاید که اگر جای فتحعلیشاه بر تخت تکیه زده بودید، چه میکردید تا این سرزمینها از ممالک محروسه ایران خارج نشود؟ آیا شما بهتر از فتحعلیشاه در این امر عمل میکردید؟ این پرسشها را با صادق زیبا کلام استاد علوم سیاسی داشنگاه تهران مطرح کردیم. وی بر این باور است که فتحعلیشاه در معاهده گلستان و ترکمانچای کاملا عاقلانه رفتار کرده است وگرنه هر اقدام دیگری جز این موجب میشد که بخشهایی از خاک ایران از دست برود و تا تهران به تصرف رسوها در بیاید ..... نویسنده کتاب سنت ومدرنیته تصریح دارد که نباید با یک نگاه ایدئولوژیک تاریخ را بررسی کرد و فتحعلیشاه را خائن دانست به عبارت بهتر خائن قلمداد کردن پادشاهان قاجار از یک نگاه ایدئولوژیک به تاریخ نشات میگیرد. .....
***
مصاحبه كننده: آقای دکتر نظر کلی در خصوص پادشاهان و رجال قاجار آنست که آنان مهمترین عامل عقب ماندگی ایران در قرن نوزدهم بوده اند. اما شما در کتاب «سنت و مدرنیته » خود که در خصوص ایران عصر قاجار است ،آنان را عامل وضعیت اسفبار ایران در عصر قاجارها نمیدانید. کمتر مورخ و صاحبنظری را میتوان سراغ گرفت که با تفکرات شما موافق باشد حتی به نظر میرسد که شما دارید از فتحعلیشاه که در زمان وی 17 شهر ایران در منطقه قفقاز و اساسا کل سرزمینهای قفقاز از ایران جدا شد و از طرفی قرار دادهای اسفبار و یک جانبه گلستان و ترکمانچای میان ایران وروسیه به امضارسید ،دفاع میکنید. این قراردادها آن قدرهابه زیان ایران و یک سویه بودند که قرارداد ترکمانچای اصلا وارد فرهنگ زبان فارسی شده و برای توصیف اسفبار بودن یک قرار داد میگوبند «صدر رحمت به قرار داد ترکمانچای» با این پیش فرض شما چگونه از فتحعلیشاه یا سایر پادشاهان قاجار دفاع میکنید؟
شما توجه کنید که کتاب سنت و مدرنیته از عملکرد فتحعلیشاه دفاع نمیکند. من اساسا از عملکرد پادشاهان قاجار دفاع نمیکنم. بحث بر سر چیز دیگری است. بحث من بر سر رویکرد یا خطای تاریخی ما میباشد.
مصاحبه كننده: من خواهش میکنم برای روشنتر شدن بحث بر رروی همان فتحعلیشاه و مشخصا عملکرد او و توافق نامههای ایران و روسیه متمرکز شویم.
ببینید تصویری که ما در تاریخ مان از فتحعلیشاه ساخته ایم،این است که او یک پادشاه پست ،ظالم ،زنباره ،ناآگاه ، بیسواد ، جاهل ، مال جمع کن ،بیلیاقت ،بی دین ،دهن بین و خلاصه مظهر همه صفات منفی بوده است.