معجزه تنفس عمیق را فراموش نکنیم

ام . جی . ریان در کتاب سازگاری با تغییرات ناخواسته به آرام و عمیق نفس کشیدن اشاره می کند و معتقد است زمانی که ما تنفس تند و کوتاه انجام می دهیم در وضعیت نا آرام قرار داریم و در شرایط تغییر ما نیازمند تنفس آرام ، عمیق و  آگاهانه هستیم . تنفسی که با آسودگی عضلات توام باشد و درنتیجه ما را قادر می سازد واضح تر ، گسترده تر و عمیق تر فکر کنیم . برای آزمایش تنفس عمیق یک دستتان را روی سینه و دست دیگر را روی شکمتان قرار دهید . یک دم و بازدم انجام دهید . آیا هر دو دستتان به یک اندازه بالا پایین می روند ؟ باید از طریق تنفس عمیق تر تکان دو دست را به یک سطح برسانیم .

یک روش دیگر ، روش شمارش است یعنی طی 5 شماره نفس را به صورت عمیق به داخل ریه و شش ها بکشیم (دم کامل )و سپس یک مکث کوتاه داشته باشیم و سپس  طی 5 شماره نفس و هوای کهنه  را کاملا بیرون دهیم در ضمن برای اینکه حواس پرت نشه و ذهن بازیگوش به اطراف متمایل نشود حتماْ به صدای نفس خود گوش دهیم .

شیوه‌های مدیریتی در 9 کشور دنیا

روزنامه دنیای اقتصاد مطلب جالبی را در مورد مقایسه شیوه‌های مدیریتی در 9 کشور دنیا به نقل از worldbusinessculture با ترجمه خانم آزاده معدنیان  به شرح زیر منتشر نموده است .

کسانی که قصد دارند در مالزی مدیریت موثری بر دیگران اعمال کنند باید از موارد کلیدی مشخصی آگاهی داشته باشند که ممکن است نسبت به آنچه در کشور خود با آن سر و کار داشته‌اند، تفاوت‌های عمده‌ای داشته باشد.

مالزی
نخست‌اینکه در سیستم سلسله مراتبی مالزی، از مدیران انتظار می‌رود اشخاصی باشند که لایق احترام هستند و‌این احترام بیشتر بر مبنای ویژگی‌های شخصیتی است تا موارد کاری. اشخاصی لایق احترامند که مسن تر باشند و دانایی که سن بالا به ارمغان می‌آورد را به همراه داشته باشند. همچنین اشخاص وقتی شایسته احترامند که رو در روی دیگران رفتار احترام‌آمیز از خود نشان دهند. بنابر‌این، یک مدیر نباید هیچ گاه کاری انجام دهد که موجب خدشه‌دار شدن وجهه زیردستان خود شود. بهترین راه برای تذکر دادن به دیگران استفاده از یک شخص ثالث است. احترام گذاشتن به اشخاصی که بسیار صریح و بی پرده صحبت می‌کنند نیز کار دشواری است – سر بسته سخن گفتن و با سیاست بودن نوعی هنر است، در حالی که صراحت بیان می‌تواند به عنوان رفتار نامودبانه و سطح پایین تلقی شود.
از مدیر انتظار می‌رود تا سلامت زیردستان خود را به طور کامل مورد توجه قرار دهد – هم در محیط کار و هم در خارج از آن. ‌این رابطه را بیشتر می‌توان به رابطه پدر و فرزندی تعبیر کرد تا رابطه ريیس و مرئوس در دیدگاه غربی آن.
دوم‌اینکه از آنجایی که اشخاص رویکرد گروهی به کار دارند، مایلند بخشی از یک تیم دانسته شوند و توقع دارند که کار در جهت رسیدن به اهداف تیم، باعث تعالی اهداف شخصی آنها شود. مدیران باید‌این همکاری درون گروهی را تقویت کنند به جای اینکه رقابت درون گروهی ‌ایجاد کنند که به عدم هماهنگی و نارضایتی
خواهد انجامید.

هند
هند یک جامعه شدیدا سلسله‌مراتبی دارد (شاید سلسله مراتبی‌ترین در دنیا) و‌این امر به وضوح بر رویکرد مدیریتی تاثیرگذار است. الزاما باید ريیسی وجود داشته باشد و ‌این مدیر در نقش یک ريیس رفتار کند. جایگاه یک مدیر مستلزم میزان مشخصی از نقش «ريیس» را بازی کردن و مقدار معینی رفتار متفاوت نسبت به زیردستان است. قطعا از مدیر انتظار نمی‌رود هیچ گونه وظیفه خدمتکاری انجام دهد مانند قهوه درست کردن برای همه یا جا به جا کردن صندلی ها در یک اتاق کنفرانس! مفاهیم مساوات انسانی آنگلوساکسونی که در آن ريیس به عنوان رهبری مساوی با سایر اعضای گروه تلقی می‌شود در جامعه‌ای که هنوز تحت تسلط سنت‌های تاریخی قرار دارد، عملا غیر قابل درک است. بنا بر‌این از ريیس انتظار می‌رود دستورالعمل‌های مشخصی بدهد که به طور دقیق باید مورد اجرا قرار بگیرند – حتی اگر همه یقینا بدانند که دستورات نادرست هستند. تقاضاهای نامشخص برای انجام کارها، با‌این انتظار که کارمندان از توانایی های خود استفاده خواهند کرد، ممکن است به عدم انجام کار بینجامد؛ چرا که کارمندان از خواسته مدیر آگاهی کامل ندارند.
مدیریت کردن اشخاص در هند به سطحی از مدیریت خرد نیازمند است که در غرب بسیاری با آن راحت نیستند، اما احتمالا بهترین نتایج را به دنبال خواهد داشت.

ادامه نوشته

اندر وصف کارتون باب اسفنجی شلوار مکعبی

همیشه نباید از مطالبی که مختص بزرگسالان است و غالبا جدی است سخن گفت ... گاهی لازم است به دنیای بچه ها سری بزنیم و از نگاه آنها به تماشای دنیا بپردازیم . یادش بخیر در دهه شصت چه کارتون های قشنگی وجود داشت که از دیدن آن لذت می بردم ... 

مدتی است که کارتون «باب اسفنجی» را دنبال می کنم .... نمی دانم چقدر با این کارتون آشنایی دارید ... یک کارتون زیبا پر از سوژه ها و مضامین دلنشین و جذاب اجتماعی که با نگاه ظریف و تیزبین نویسنده داستان هرچند برای دنیای بچه ها ساخته شده ولی الحق که بیشتر به درد بزرگسالان می خورد . البته جذابیت کارتون با دوبله بسیار زیبای آن دو چندان شده  منظورم دوبله شبکه «پرشین تون» است چون صداگذاری با شخصیت افراد کاملا همخوان است . 

به هر حال فکر می کنم باب اسنجی هم مانند کارتون تن تن و میلو تا دوران کهولت با من همراه باشد .  

پنجره ها را برای ورود ایده های نو باز کنيد

استاد مشغول درس مبحث نواندیشی و روشنفکری برای شاگردانش بود. اما خود می دانست این موضوعی است که بسادگی برای هرکسی جا نمی افتد. چون بحث فرهنگ دیرینه و فاخر بودن آن نیز مطرح شده بود شیوانا از یکی از شاگردان خواست تا پنجره را ببندد و گفت که تا مدتی باز نشود. هوا گرم بود و تعداد شاگردان هم زیاد. پس مدتی شاگردان کلافه شده و خواستار باز شدن پنجره گشتند. پنجره که باز شد همگی نفسی راحت کشیدند و احساس خشنودی کردند. شیوانا پرسید: «نسبت به این هوای مطبوع که همین الان وارد شد چه احساسی دارید؟»
شاگردان همگی آنرا یک جریان عالی و نجات بخش توصیف کردند. شیوانا گفت: «حالا که اینطور است پنجره را ببندید تا این هوای عالی را برای همیشه و در تمامی اوقات داشته باشید.»
تعدادی از شاگردان گفتند فکر بدی نیست اما تعدادی دیگر پس از کمی فکر با اعتراض گفتند: «ولی استاد اگر پنجره بسته شود این هوا نیز کم کم کهنه می شود و باز نیازمند تهویه می شویم.»
شیوانا گفت: «خب، حالا شما معنی نواندیشی را فهمیدید! در جوامع وقتی یک اندیشه یا ایده یا فلسفه نو پیدا می شود عامه مردم ابتدا در برابر آن مقاومت می کنند اما در طول زمان چنان به آن وابسته می شوند که بهتر کردن و ارتقاء آنرا فراموش می کنند و چون با فرهنگ شان مخلوط می شود نسبت به آن تعصب پیدا می کنند، مگر آنکه مثل بعضی از شما به ضرر آن هم فکر کنند.»
آیا شما در و پنجره ها را برای ورود ایده های نو باز می گذارید؟ آیا شما نوآوری را در سازمان خود مدیریت می کنید؟

چند نکته از سخنان برایان تریسی در همایش تهران

برای تسخیر آینده باید از لذت های آنی دست بکشیم.

کارهای کوچک، ساده و راحت را انجام ندهید زیرا کم کم به آنها عادت می کنید. از کارهای سخت و بزرگ استفاده کنید.

قبل از شروع هر کاری چک لیست و گام های سازماندهی شده آن را بنویسید.